Tuesday, December 05, 2006

The story of one love...of many ways but one destination...

قصه‌ آدم، قصه‌ يك‌ دل‌ است‌ و يك‌ نردبان
قصه‌ بالا رفتن، قصه‌ پله‌ پله‌ تا خدا. قصه‌ آدم، قصه‌ هزار راه‌ است‌ و يك‌ نشاني.قصه‌ جست‌وجو
قصه‌ از هر كجا تا او.قصه‌ آدم، قصه‌ پيله‌ است‌ و پروانه، قصة‌ تنيدن‌ و پاره‌ كردن. قصه‌ به‌ درآمدن، قصه‌ پرواز

من‌ اما هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ همان‌ دلي‌ كه‌ روي‌ اولين‌ پله‌ مانده‌ است، دلي‌ كه‌ از بالا بلندي‌ واهمه‌ دارد، از افتادن
پايين‌ پاي‌ نردبانت‌ چقدر دل‌ افتاده‌ است
دست‌ دلم‌ را مي‌گيري؟ مواظبي‌ كه‌ نيفتد؟
من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ هزار راه‌ و يك‌ نشاني
نشاني‌ت‌ را اما گم‌ كرده‌ام. باد وزيد و نشاني‌ات‌ را بُرد

من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام. قصه‌ پيله‌ و پروانه، كسي‌ پيله‌ بافتن‌ را يادم‌ نداده‌ است. به‌ من‌ مي‌گويي‌ پيله‌ام‌ را چطوري‌ ببافم؟
پروانگي‌ را يادم‌ مي‌دهي؟


عرفان‌ نظرآهاري

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

من هنوز اول قصه ام، تا تو با منی دوست دارم همیشه اول قصه بمانم ...و

8:32 PM  

Post a Comment

<< Home